بعد از بیانیه موسوی اگر چه بسیاری از دلسوزان انقلاب تصورشان این بود که بالاخره کشور دو باره روی آرامش را خواهد دید و مردم از این دعواهایی که چندان برای آنها سودی ندارد راحت خواهند شد اما این امر محقق نشد چرا که بسیاری از تندروها حاضر به پذیرش بحران در کشور نیستند تا برای حل آن راهی را بیابند. گروهی از تندروها پست و مقام و نان خویش را در دعواها می بینند و پایان این جدالها مصادف با آشکار شدن بی لیاقتیشان  و نهایتا" از دست دادن پست خویش می دانند به همین لحاظ در شعله ور تر شدن این آتش از هیچ کوششی فروگذار نیستند. لازمه پایان این بحران دخالت رهبری نظام برای فیصله دادن ان است تنها کسی که می تواند این بحران را بخواباند ولی هیچ نشانه ای از این امر در دست نیست. از طرفی نشانه هایی از شعله ور تر شدن این بحران بیشتر به چشم می آید و احتمالا" روزهای آینده ما شاهد سخت گیری بیشتر بر فعالان سیاسی و مطبوعات خواهیم بود و خشونت از جانب نیروهای امنیتی را بیشتر خواهیم دید ولی این امر موقتی خواهد بود و آتش مخالفت و کینه مخالفان برای زمانی با انرژی بیشتر شعله خواهد کشید و آیا آن زمان دیر نشده است؟ ما بعد از انقلاب هر 10 سال یک مخالفت و اعتراض به حکومت را دیده ایم ولی هر دفعه نسبت به دفعه قبل شدت آن شدیدتر و ریزش انقلابیون بیشتر بوده است، ایا اعتراض بعدی هم قابل کنترل و مهار است؟