روزت مبارک!

ای زن گام بردار

گامهایت را محکمتر از همیشه بردار

امروز روز توست

بایدبرخیزی

باید  بیایی

باید بسازی جهان ویرانه ای  که ازبرای تو  ساخته اند

سوختن و ساختن  راه چاره نیست

ای زن گام بردار گامهایت را محکمتر از همیشه بردار

امرور روز توست

یادروز خواهران تو! یادت هست هشت مارس ۱۸۵۷ را

 مبارزات خواهرانت در آمریکا

آن روز که فریاد برابر خواهی شان در آسمان طنین انداز شد

۱۵۲ سال از آن روز  گذشته است

و باز هم تو ! فریاد  برابر خواهی خوهرانت را تکرار می کنی...

در هر کجا که هستی

آفریقا آسیا  اروپا آمریکا چه فرق می کند ...!؟ هنوز هم فریاد تو در آسمان طنین می اندازد

مگر تو چه می خواهی جز عزت ... جز داشتن ارزش انسان بودن  

آری سالیان سال چون امروز

درآستانه بهار

هشت مارس روز تو نام گرفته

تا یادت باشد  

 آغاز و پایان زندگی بهار خواهد بود

اگر تو بخواهی...

برخیز سوختن و ساختن را از تابلو ذهنت پاک کن

امروز روز توست... روزت مبارک!

همه چیز از دنیای ف م ن ی س م (2)

در  بخش قبلی  درباره مفهوم فمنیسم ونخستین موجی که این مکتب پشت سر گذاشت نوشتیم.در ادامه با موج دوم فمنیسم آشنا می شویم.

موج دوم فمنيسم
پس از اين که فعاليت هاي سازماندهي شده زنان منجر به بهبود شرايط زندگي آنها شد و جنبش زنان در موج اول به مهم ترين خواسته خود یعنی حق رأي  ، دست يافت این جنبش با يک افول تقريباً 30 ساله رو به رو شد .
در واقع ، موج دوم از اواخر دهه 60م. در پي مجموعه اي از تحولات به وجود آمد . شرايط اجتماعي نظير جنبش دانشجويي ، محيط زيست ، صلح طلبي و فعاليت هاي ضد جنگ و حقوق مدني در ايجاد اين موج دخيل بودند . برخي معتقدند اين شرايط و به وجود آمدن موج دوم تحت تأثير جنگ جهاني دوم بود . چرا که در اين دوره زنان طبقه متوسط به تحصيلات دانشگاهي دست يافته بودند و آرزوهاي بزرگي را براي آينده خود داشتند . اما در عمل آنچه در انتظارشان بود زندگي خانوادگي بود . زنان مشارکت کننده در اين جنبش عمدتاً جوان و تحصيل کرده ، سفيد پوست و از طبقه متوسط بودند که براي بسياري از آنها ملحق شدن به جنبش حقوق مدني و جنبش هاي آزادي خواهانه ديگر نظير جنبش چپ و جنبش دانشجويي پاسخي به روابط جنسيتي در جامعه بود . در اين شرايط بود که گروه هايي تحت عنوان گروه هاي ارتقاء آگاهي شکل گرفت که آگاهي دادن به زنان را وظيفه خود مي دانستند . اين گروه هاي ارتقاء آگاهي نتايج متفاوتي به وجود آوردند . در حوزه آکادميک و علمي منجر به شکل گيري رشته مطالعات زنان شدند (که بعدا به آن خواهیم پرداخت ) و در بعد عملي  ساماندهي گروه هاي زنان با محوريت و تمرکز بر مسايل زنان را در راس اهداف خود قرار دادند.

 سازمان ملي زنان به رهبري بتي فريدان  نبز در این دوره شکل گرفت . اين گروه ايدئولوژي ليبرال داشت و فمنيسم ليبرال را پايه گذاري کرد . هدف آنها برابري زن و مرد در همه عرصه ها بود . آنها علت سرکوب زنان را تبعيض مي دانستند و راه حل از ميان بردن تبعيض را در اصلاحات قانوني ، آموزش و جامعه پذيري جنسيتي مي دانستند . مطالباتي مانند احقان حقوق برابر و حقوق شهروندي مساوي از مطالبات عمده آنها بود .
همانگونه که گفته شد در اين سال ها تعداد زيادي از زنان در گروه هاي چپ فعاليت مي کردند . مناسبات حاکم بر اين گروه ها به شدت مردانه بود و زنان حاضر در اين گروه ها شاهد رفتارهاي تمسخرآميز رفقاي مرد خود بودند که تصور مي کردند مسأله زن يک مسأله بورژوايي است . اين افراد به رهبري فاير استون اعتقاد داشتند علت سرکوب زنان در جوامع مردسالار ، نظارت مردان بر زنان است و راه حل آن ، پيکار عليه مردان است .
در مقابل اين گروه ، دسته اي ديگر از زنان فعال در جنبش چپ قرار دارند . آنها راه ورود به توليد و تلاش در جهت اهداف پرولتاريايي را راه رهايي زنان مي دانند . در اين ديدگاه تجارب زنان با مردان متفاوت است و نابرابري به علت ستم طبقاتي است که هم بر زن و هم بر مرد فشار مي آورد و تنها در صورت حذف نظام طبقاتي است که نابرابري زن و مرد پايان مي يابد .
گروه ديگر ، سوسياليست ها بودند . آنها تحليل هاي مارکسيستي را نا کافي می دانند و اعتقاد دارند درکنار نظام سرمايه داري ، نظام مرد سالاري وجود دارد که در کنار يکديگر به زنان ستم مي کنند . به نظر آنها تنها با حذف سرمايه داري نمي توان به برابري رسيد ، بلکه بايد مبارزه در جهت حذف نظارت مردان باشد . از نظر آنها علت ستم بر زنان مي تواند جنسيت ، نژاد ، طبقه و سن باشد . درواقع اگر مارکسيسم جهان را از ديد پرولتاريا تفسير مي کند . فمنيست هاي سوسياليست جهان را از ديد پرولتاريا و زنان تفسير مي کنند.مسئله اصلي فمينيست هاي سوسياليست توضيح چگونگي ترکيب نظام سرمايه داري و نظام مردسالاري است. به بيان ديگر، آنها معتقدند که براي تحليل وضعيت فرودستي زنان و همچنين طراحي استراتژي مبارزاتي براي تغيير وضعيت نبايد صرفاً نگاهي تک بعدي داشت  بلکه بايد مجموعه اي از شرايط و علل را در ايجاد موقعيت فرودست زنان بررسي نمود.

از اين رو، فمينيست هاي سوسياليست، معتقدند که براي تغيير وضعيت موجود در جهت رسيدن به جامعه برابر بايد مبارزه اي «همزمان» با نظام مردسالاري و سرمايه داري صورت پذيرد. بدين ترتيب، فضاي عمل و حوزه مبارزه از نظر فمنيست هاي سوسياليست محدود به کارخانه ها نيست، بلکه مجموعه حوزه هاي عمومي و خصوصي که زنان در آنها مورد تبعيض قرار دارند، مکاني براي مبارزه است. در واقع، شيوه عمل فمينيست هاي سوسياليست، شيوه چند جانبه است.

در بخش های بعدی به بررسی موج سوم فمنیسم می پردازیم  و همچنین با  دیگر انواع فمنیسم  آشنا می شویم.

ادامه دارد...

همه چیز از دنیای ف م ن ی س م

 

 شاید شما تا به حال  با جمعی روبرو شده اید  که درباره زنان بحث و تبادل نظر می کنند و اگر کسی در ان جمع چه مرد  یا چه زن وقتی جمله ای در حمایت از زنان بر زبان جاری کرده دیکران زود واکنش نشان داده و او را فمنیسم نام نهاد ه اند بدون انکه حتی درباره فمنسیم چیزی بدانند .تنها ممکن است این را شنیده باشند که فمنیسم یعنی طرفراری از زن!  ایا براستی فمنسیم در طرفداری از زنان سخن می گوید؟! شما تا چه حد با مکتب فمنیسم و شاخه های مختلف آن آشنا هستید؟  ایا  می دانید جریان فمنیسم  چگونه شکل گرفت و گسترش یافت؟ اصلا بگذارید راحت تر بنویسم فمنسیم یعنی چه ؟ چه حرفی برای گفتن دارد ؟ چه عواملی باعث بوجود آمدن آن شده ؟ و آیا تا کنون به اهداف خود دست یافته یا نه؟ برای پاسخ با این سوالات ابتدا از مفهوم فمنیسم سخن می گوییم چرا که بدون دانستن ماهیت یک قضیه نمی توان اصولا درباره ی دیگر ابعاد آن سخن گفت .

تعریف فمنیسم

فمنیسم آیینی است که می گوید زنان در جامعه مدرن به طور سیستماتیک و به حکم ماهیت نظام حاکم مورد تبعیض قرار می گیرند و خواهان برابری فرصتها برای مردان و زنان است.

در واقع باید گفت فمنیسم در لغت به معنای طرفداران تساوی سیاسی و اجتماعی مردان و زنان است. بطور کلی ، در غرب به طرفداران حقوق زنان اطلاق می شود.پایه این عقیده(جنبش) نیز در غرب نهاده شده  و کم و بیش به دیگر نقاط جهان گسترش یافته است. البته امروزه این عقیده دارای طرفداران با یک خط مشی فکری نیست و باید این را هم متذکر شویم فمنیسم جهان غرب با فمنیسم جهان اسلام متفاوت است که در بخشهای بعدی با ان خواهیم پرداخت.

پس از اشنایی با تعریف فمنیسم جا دارد به مراحلی که فمنیسم تا کنون پشت سر گذاشته  نگاهی بیندازیم.

موج های فمنیسم

موج اول

جنبش زنان در موج اول به شکل عام تحت تأثير جريانات اجتماعي و سياسي قرار داشت . حرکت کارگري در اروپا و حرکت ضد برده داري در آمريکا از حرکت هاي تأثير گذار بر موج اول اين جنبش هستند . در واقع ريشه اين حرکت ها در پذيرش اين حقيقت نهفته بود که نظم موجود نظمي درست و لازم الاجرا نيست.با آغاز جنبش زنان در قرن 19م. از يک سو مفاهيمي مانند دموکراسي ، آزادي و برابري وارد ادبيات و گفتمان سياسي شد و از سوي ديگر با تغييرات اجتماعي و اقتصادي فراواني که در زمينه کارو شرايط آن به وجود آمد ، باعث شد شکل سازمان يافته اي از جنبش زنان با خواسته هاي مشخص براي بهبود شرايط زنان به وجود آيد .به علت دگرگوني توليد کالا در جامعه و خروج توليد از محيط خانه ، بسياري از زنان و دختران جوان که تا آن زمان در توليدات خانگي فعاليت مي کردند وارد مشاغل خارج از خانه شدند ، اما دامنه اين مشاغل بسيار محدود بود . به اين جهت اولين درخواست زنان به تحصيل بالاتر و انتخاب مشاغلي که تا آن زمان در انحصار مردان بود منجر شد . دسترسي به حقوق مدني ، هدف اصلي زنان در اين دوران بود .زنان در اين موج با خانواده خود مشکل نداشتند ، مادري يک شغل و وظيفه تمام وقت بود که ايدئولوژي مورد قبول آنها بود در شرايط اجتماعي قرن 19م. زنان متوسط به دنبال برابري بودند . در حالي که زنان کارگر هر چند از امکانات و فرصت هاي به دست آمده بهره برداري مي کردند ، اما خواهان برابري در محيط کار و رهايي از ستم بودند . به طور خلاصه خواسته هاي زنان در موج اول عبارت بود از:

1- حق رأي ، 2- حق آموزش ، 3- فرصت هاي شغلي ، 4- حقوق زنان متأهل ، 5- مخالفت با قانون امراض مقاربتي ، 6- کنترل مواليد ، 7- کمک هزينه خانوداه ، 8- اتحاديه کارگري حق رأي زنان

در اینده با دیگر امواج ف م ن ی س م آشنا خواهیم شد....

راههای برون رفت

 در این بخش در  ادامه مباحث  موقعیت زنان در حیات سیاسی ایران  به ارایه برخی راهکارهای رفع موانع حضور زنان در سیاست می پردازیم.

 راهکارهای برون رفت از موانع مشارکت زنان در اجتماع:

جامعه شناسان، متخصصان و محققان حوزه زنان راهکارهای متعددی برای رفع مشکلات زنان و تسهیل در روند ورود آنان به حوزه های مختلف اجتماع ارایه کرده اند که می توان آنها را در دو بخش فرهنگی و ساختاری خلاصه نمود، در این بخش راهکارهای فرهنگی ارایه می شود.

   راهکارهای فرهنگی:

۱. برنامه ریزی برای ترمیم و اصلاح تصویر ذهنی غیر واقعی مبنی بر وجود تعارض حتمی بین نقشهای خانوادگی زنان و نقشهای اجتماعی، سیاسی و مدیریتی آنان

۲. ایجاد زمینه فرهنگی مناسب به نحوی که توانایی های زنان در مشاغل مدیریتی به منصۀ بروز و ظهور برسد و مبارزه فرهنگی همه جانبه با این طرز تفکر که به بهانه حفظ حریم زنانه، زنان از عرصه اشتغال و مشارکت در سطوح عالی محروم می شوند

۳.تغییر نگرش سنتی خانواده ها نسبت به دختران از طریق آموزش های مداوم خانواده ها برای ایجاد نگاه برابر میان دختر و پسر و احاله نقشها و کردارهای تساوی طلبانه میان کودکان دختر و پسر

۴. زنان مدیر به ویژه آنان که در سطح مدیریت موفق بوده اند به عنوان الگو به جامعه معرفی شوند.

۵. تشویق مطالعات و تحقیقات در زمینۀ شناسایی سنت های غلط رایج خرافی و پیدا کردن راههای مناسب برای مبارزه با این تفکر

6. با توجه با این که زنانی که تنها خود را به مرزهای خانه و خانواده محدود کنند معمولا" به مسایل و اتفاقات بیرون از خانه حساس نیستند و این موضوع به سوء فهم و ناآگاهی آنان از اشکال مختلف روابط فردی و اجتماعی منجر می شود، باید رسانه های جمعی به عنوان مهمترین ابزار جامعه پذیری سیاسی و فرهنگی برنامه های مختلفی در جهت انتقال و افزایش آگاهی افراد به طور عام و زنان به طور خاص اجرا کنند.

۷. در خصوص رفع بی سوادی زنان و افزایش آگاهی اجتماعی و سیاسی آنان تمهیداتی اندیشیده شود و از طرفی کتابهای درسی به ویژه در دوره ابتدایی به گونه ای طراحی شود که نگرش افراد اعم از زن و مرد از همان سنین کودکی در خصوص مشارکت اجتماعی تقویت شود .

 ۸. در حالی که بزرگان دین، مجریان و عالمان واقعی احکام دین از برابری زن و مرد( ونه تشابه آنها) سخن می گویند، هنوز هم کسانی یافت می شوند که بر اهمیت نقش زنان آگاهی ندارند و با تعصب دربارۀ جایگاه زنان در حکومت اسلامی اظهار نظر می کنند و سعی دارند بینش های متحجرانه و نظرات متعصبانۀ خود را به دیگران القاء نمایند. بر نیک اندیشان و مصلحان جامعه است مسئولیت آگاه سازی چنین افرادی را بر عهده بگیرند و تعابیر و تفاسیر نادرست از مذهب و ایدئولوژی را به ویژه در شرایط حاضر که کمبود نیروی انسانی ماهر و متخصص یکی از مهمترین تنگناهای توسعه است، متوقف سازند.

9. برنامه ریزی به منظور افزایش آگاهی های جامعه در زمینه حقوق زنان از بعد مذهبی، قانونی و اخلاقی با استفادۀ موثر از وسایل ارتباط جمعی

۱۰.و در اخر اینکه برای ایجاد تغییر در نگرش های نادرست درباره  زنان، ابتدا بایستی در نگرش خود زنان تغییر ایجاد شود. زنان باید در خصوص توانایی ها و ظرفیت های خویش آگاه شوند و با اعتماد به نفس و اتکاء به خود در مسیر شکوفایی استعدادهای ذاتی خود گام بردارند و خود را به ابزار علم و دانش مجهز نمایند و ثابت کنند استحقاق مشارکت در تمام زمینه های مدیریتی را دارا هستند و دیگر این که از حالت منفعل و بی تفاوت بودن خارج شوند، در خود تحول ایجاد کنند و فاصلۀ بین وضع موجود و وضع مطلوب را کوتاهتر سازند .

ادامه دارد...

آسیب شناسی فرهنگی مشارکت زنان

 در مطلب پیشین ذیل عنوان موقعیت زنان در حیات سیاسی ایران یکی از دوستان لطف کردند نظر دادند به اسیب شناسی وضع زنان نیز پرداخته شود. البته ایراد از نگارنده بود که فراموش  کرده بود در پایان مطلب قبلی ذکر کند ادامه دارد. به هر حال با تشکر از این دوست گرامی در مطلب پیش رو به آسیب شناسی  فرهنگی مشارکت زنان در ایران می پردازیم.

آسیب شناسی فرهنگی مشارکت زنان:

جامعه ایران معاصر، در حال گذار از نگرشهای کهن به انگاره های مدرن است بنابراین به نظر می رسد در تمامی جنبه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ویژگی هایی پدیدار و آسیب های فراوان پدیدار شده است.

جامعه شناسان و محققان حوزه زنان، علت حضور کمرنگ و ناچیز زنان در عرصه های مختلف را ناشی از ایستارها و کلیشه های قالبی جنسیتی، فرهنگی، سنتی و پدر سالارانه می دانند که از دوره کهن تاکنون در اراده جامعه و خود زنان به عنوان گروههای هدف، در مبارزه با آثار و پیامدهای منفی آنها خلل ایجاد کرده است.

در واقع محدود کردن زنان در چهار دیوار خانه و تحقیر افکار، عقاید و کارهای او نبوغ و نیروهای شگرف باطنی او را سرکوب کرده به طوری که او را حتی از خود نیز ناامید کرده و این مطلب به نحو بسیار بارزی درجه کارآمدی او را پایین آورده است . از طرفی از جمله عوامل کمرنگ بودن حضور زنان در عرصه های مدیریتی و مشاغل کلیدی، موضوع جنسیت است . در ایران مانند بسیاری از کشورهای جهان سوم حضور زنان را در بسیاری از مشاغل، موثر و مفید نمی دانند. پیشداوری منفی از آن جا است که عده ای اذعان دارند زنان به هر حال دارای نقش همسری و مادری هستند، بنابراین در ترکیب هر دو نقش خود در خانه و بیرون از خانه معمولا" موفق نیستند . این باور تا آنجا است که به قول پیرسون  امروزه مهارت و تخصص با جنسیت عجین شده است،  معادله ( مرد = ماهر و زن = ناماهر) تا آنجا از درجه صحت و اعتبار برخوردار است که یک شغل با بودن زن در آن تضمین می کند که محتوای شغل از نظر مهارت و تخصص در درجه پایین تری است. در واقع جنسیت کسانی که کار می کنند بیش از محتوای کارشان نشان دهنده آن است که تا چه اندازه کار، تخصصی و یا غیر تخصصی است.

 باید اعتراف  کرد هنوز در جامعه ایران مردان بیش از زنان اهمیت دارند چرا که زندگی زنان در جامعه ایرانی و دیگر کشورهای جهان سوم تا حدود زیادی از طرز تفکر و نگرش مردان پیرامونشان متاثر می شود، خواه پدر خانواده باشد که بر میزان و نوع تحصیلات دختر و یا ازدواج او ناظر است، خواه شوهر که نظرش بر ادامه تحصیل همسر، دامنه فعالیت اجتماعی و احراز شغل همسر و یا عدم آنرا تعیین می کند . در واقع وابستگی به خانواده، طرز تفکر همسر و رسیدگی به امور فرزندان مانع حضور موثر زنان در اجتماع و ارتقا آنان به پست های مدیریتی در شغلهای مختلف می شود.

در یک تحقیق جهانی که در 65 کشور جهان صورت گرفت 46 زن با شرکت در این تحقیق در زمینه خدمات و حمایت های اجتماعی، تبعیض جنسیتی و وضعیت زنان در بخشهای مختلف اجتماعی، تصمیم گیری و مدیریتی به سوالاتی در زمینه های یاد شده پاسخ دادند. پاسخ دهندگان  از عمده ترین نگرانیهای خود در زمینه مشارکت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را تنش ها و برخوردهای ناشی از تداخل زندگی اجتماعی و خانوادگی اعلام کردند، همچنین بیشتر پاسخ دهندگان، رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون را به عنوان وسیله ای برای جامعه پذیری فرهنگی و سیاسی، از جمله عوامل مانع شونده در پیشبرد نقش موثر زنان در اجتماع، اقتصاد و سیاست توصیف نمودند. آنان ابراز کردند این رسانه ها با تمرکز بر کلیشه های قالبی رفتاری و سنتی در باره زنان، تنها بر حضور مناسب آنان در محیط خانه و خانواده تاکید می کنند در حالی که، فعالیت های اجتماعی و توانمندیهای بالای زنان در عرصه های سیاست، مدیریت و اقتصاد را یا به تصویر نمی کشند و یا بسیار ناچیز و کمرنگ جلوه می دهند. از طرفی این تحقیق نشان می دهد 77درصد از زنان پاسخ دهنده، ارزشهای فرهنگی، کلیشه های قالبی، سنتی و تبعیض جنسسیتی را از جمله عوامل محدود کننده حضور زنان در سطوح بالای مدیریتی و تصمیم گیری می دانند .

در تایید نتایج این تحقیق باید گفت کلیشه های سنتی و فرهنگ مردسالاری با تقسیم کار به محیط خانه و اجتماع و محول نمودن انجام امور خانه به زنان، عملا" به نوعی سبب سلب فرصت مشارکت برابر زنان را فراهم آورده و به تدریج به صورت یک نهادۀ ذهنی در آمده است. البته این تفکیک ویژه، تنها به ایران اختصاص ندارد زیرا تقسیم اساسی بین حوزۀ عمومی و خصوصی در غرب نیز صورت گرفته است، فیلسوفانی چون؛ افلاطون، جان لاک، هابز، ارسطو، اگوستین، روسو، هگل، مارکس و انگلس نیز حضور زنان را تنها به محیط خصوصی و خانه محدود می کنند و برای زنان تنها نقش مادری و همسرداری در نظر می گیرند این در حالی است که برای مردان ویژگیهایی چون سایه خدا، جنس برتر و حاکم بر هر دو محیط خانه و اجتماع بر می شمارند و زنان را به عنوان جنس دوم، ناکامل، احساسی و ضعیف معرفی می کنند.این مباحث در واقع در ذیل تئوری های طبقه بندی جنسیتی (Gender Sertification) قرار می گیرند .ای تئوری  بر اهمیت ایدئولوژی فرهنگی-اجتماعی و باورهایی که بطور ویژه به طبیعت و اساس مرد و زن برمی گردند، تاکید می کنند.موضوع عمده این تئوری ها این است که زنان  به لحاظ فرهنگی و به طور طبیعی در زمینه های اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با مردان  از قدرت  کمتری  برخوردارند.از طرفی در این تئوری ها زنان و مردان به دو گروه قدرتمند ((Powerful Group و گروه ضعیف ((Powerless Group تقسیم می شوند بر اساس این تقسیم بندی مردان همیشه  در گروه قدرتمند و مسلط و زنان برای همیشه در  گروه ضعیف و تحت سلطه جای دارند.

 اما باید تاکید کرد؛ اگر فرهنگ جامعه با زنان به شیوهای نابرابر رفتار نماید، یعنی در مقایسه با مردان آنان را با ویژگیهای ضعیف یا منفی توصیف کند یا اکر امکان دستیابی به فرصت و منابع ارزشمند اجتماعی را به خاطر زن بودن برای انها محدود سازد، در این صورت به تدریج این مولفه ها جزیی از خود پنداره هویت زنان می شود و به این ترتیب ادراک منفی یا ضعیف از خود، عزت نفس پایین و ارزیابی ضعیف از توانمندیهای خود احتمال شکل گیری ساختار روانی و شخصیتی مساعد کار را کاهش می دهد.

ادامه دارد...

همیشه سلام!

پر محبت ترین کلمه سلام است پس همیشه سلام!

شاید اغراق نباشد اگر بگویم از میان این همه میل ی که روزانه به دستم می رسد این میل که  به شما دوستان تقدیم می کنم از بهترین و سازنده ترین پیامهایی  بوده که تا کنون دریافت کرده ام .تقدیم به شما 

سازنده‌ترين كلمه "گذشت" است، آن را تمرين كن.
پرمعني‌ترين كلمه «ما» است، آن را به كار ببر.
عميق‌ترين كلمه «عشق» است، به آن ارج بنه.
بي‌رحم‌ترين كلمه "تنفر" است، از بين ببرش.
خودخواهانه‌ترين كلمه "من" است، از آن حذر كن.
ناپايدارترين كلمه "خشم" است، آن را فرو ببر.

بازدارنده‌ترين كلمه "ترس" است، با آن مقابله كن.
با نشاط ترين كلمه "كار" است، به آن بپرداز.
پوچ‌ترين كلمه "طمع" است، آن را بكش.
سازنده‌ترين كلمه "صبر" است، براي داشتنش دعا كن.
روشن‌ترين كلمه " اميد" است، به آن اميدوار باش.
ضعيف‌ترين كلمه "حسرت" است، آن را نخور.

تواناترين كلمه " دانش " است، آن را فراگير.
محكم‌ترين كلمه "پشتكار" است، آن را داشته باش.
سمي‌ترين كلمه "شانس" است، به اميد آن نباش.
لطيف‌ترين كلمه "لبخند" است، آن را حفظ كن.
ضروري‌ترين كلمه "تفاهم" است، آن را ايجاد كن.
سالم‌ترين كلمه "سلامتي" است، به آن اهميت بده.
اصلي‌ترين كلمه "اعتماد" است، به آن اعتماد كن.

دوستانه‌ترين
كلمه "رفاقت" است، از آن سوءاستفاده نكن.
زيباترين كلمه "راستي" است، با آن رو راست باش.
زشت‌ترين كلمه "دورويي"است، يك رنگ باش.
ويرانگرترين كلمه "تمسخر" است، دوست داري با تو چنين شود؟
موقرترين كلمه "احترام" است، برايش ارزش قايل شو.
آرام‌ترين كلمه " آرامش" است، به آن برس.

عاقلانه‌ترين كلمه "احتياط" است، حواست را جمع كن.
دست و پاگيرترين كلمه "محدوديت" است، اجازه نده مانع پيشرفت بشود.
سخت‌ترين كلمه "غير ممكن" است، وجود ندارد.
مخرب‌ترين كلمه "شتابزدگي" است، مواظب پُل‌هاي پشت سرت باش.
تاريك‌ترين كلمه "ناداني" است، آن را با نور علم روشن كن.
كشنده‌ترين كلمه "اضطراب" است، آن را ناديده بگير.

صبورترين كلمه "انتظار" است، منتظرش بمان.
قشنگ‌ترين كلمه "خوشرويي" است، راز زيبايي در آن نهفته است.
تميزترين كلمه "پاكيزگي" است.همیشه پاکیزه باش همیشه عزیز باش!
رساترين كلمه "وفاداري" است، برعهدت بمان.
تنهاترين كلمه "گوشه‌گيري" است، بدان كه جمع هميشه بهتر از فرد بودن است.
هدفمندترين كلمه "موفقيت" است، پس پيش به سوي آن...

موقعیت زنان در حیات سیاسی ایران پس از انقلاب

از دوستان و خوانندگان وبلاگ حدیث ارزومندی به دلیل تاخیر در نوشتن مطلب عذر می خواهم.به دلیل مشغله زیاد نتوانستم چند روزی به سراغ وبلاگ بیایم. حقیقتش در این مدت حسابی دلم برای نوشتن تنگ شده بود چه می توان کرد  سالهاست  که ما با نوشتن رفاقت دیرینه داریم و اگر نبود همین تشنگی مطالعه -نوشتن  و نقد کردن  مدتها قبل در ان را تخته می کردیم و ... بگذریم .

میخواهم در ادامه مطالب چندی قبل درباره "موقعیت زنان در حیات سیاسی ایران پس از انقلاب" با اشاره به برخی امارها به وضع نامناسب نیمی از جمعیت ایران در سیاست بپردازم.

زنان ایران به روایت امار

آمارها نشان می دهد با وجود آنکه طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی زنان توانسته اند در زمینه علمی پیشرفت قابل توجهی کنند و سهم 64درصدی ورود به دانشگاه را به خود اختصاص دهند اما  از حیث مشارکت  در مدیریت ، وضع نامساعدی دارند زیرا در مقیاس هایی چون نسبت درصد کرسیهای پارلمانی در اختیار زنان، نسبت در صد زنان مدیر در مجموعه مدیران کشور، نسبت درصد زنان متخصص و حرفه ای در مجموعه شاغلان متخصص کشور و نسبت درصد سهم آنان از درامد تحقق یافته، بانوان اوضاع مناسبی ندارند و در مقیاس دسترسی شان به ساخت قدرت بسیار ضعیف اند.

 آمارها همچنین بیانگر این است که میزان حضور زنان  در مجلس شورای اسلامی از 6/5 درصد تجاوز نکرده است، بعلاوه زنان تنها 2درصد از کرسی های مدیریت دستگاههای دولتی کشور از مجموع 17 هزار و 563 پست مدیریتی را به خود اختصاص داده اند. سهم زنان ایران در فعالیت های اقتصادی خارج از خانه نیز تنها 6/27درصد است که آمار آن از مجموع بسیاری از کشورهای عرب و در حال توسعه کمتر است. از طرفی زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال کشور تنها 12درصد از فعالیت اقتصادی جامعه را در دست دارند، درصد شاغلان زن نسبت به کل شاغلان مرد، 4/9درصد است و سهم زنان شاغل در گروه مدیران عالی رتبه به کل زنان شاغل تنها 9/4درصد است. در حال حاضر شمار مدیران مرد در ایران 35 برابر مدیران زن است.

از لحاظ نرخ بیکاری نیز  برخی آمارها  نشان می دهد زنان نزدیک به دو برابر بیشتر از مردان بیکار و پی جوی کار هستند، تفاوت نرخ مشارکت اقتصادی در جمعیت 30 ساله و بیشتر درمناطق شهری میان مردان و زنان به بیش از 5 برابر یعنی 9/81درصد مردان در برابر 7/15درصد زنان می رسد (مرکز آمار ایران،1384: 30) .این تفاوت در مناطق روستایی  به نسبت قابل توجه ادامه دارد و به 6/85درصد مردان در مقابل 2/30درصد زنان می رسد. این در حالی است که بسیاری از کارها در مناطق روستایی به طور طبیعی بر دوش زنان است.

در حالی که وضع سواد و تحصیلات در جمعیت بیکار جویای کار تفاوت معنادار و قابل توجهی در میان مردان و زنان نشان نمی دهد (مرکز آمار ایران،1384: 113) ولی در میان شاغلان 10ساله و بیشتر بر حسب وضعیت شغلی و جنسی در نقاط شهری و روستایی تفات معنادار است (مرکز آمار ایران،1383: 110) از طرفی آمار کارکنان دولت بر حسب قوانین و مقررات استخدامی و جنسی تفاوت فاحش و معنادار دیگری (بر حسب هزار) میان زنان و مردان نشان می دهد (مرکز آمار ایران 1381: 115).

 

زن

 

مرد

 

وزارتخانه ها

3307

14854

1.ریاست جمهوری

19381

177246

2. وزارت امور اقتصاد و دارایی

235

3286

3.وزارت امور خارجه

1216

14583

4.وزارت بازرگانی

4509

59270

5.وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات

276

1529

6.وزارت تعاون

5607

110770

7.وزارت جهاد کشاورزی

8709

33040

8.وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری

2216

8833

9.وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

1302

7824

10.وزارت کار و امور اجتماعی

1852

19596

11.وزارت کشور

96

1949

12.مجلس شورای اسلامی

6882

38977

13 . قوه قضاییه

1911

10795

14.صدا و سیما

مرکز آمار ایران،115:1381

این آمارها که تنها گوشه ای  از عقب ماندگی زنان در عرصه های مختلف را نشان می دهد در حالی است که هیچ جامعه ای نمی تواند توسعه یافته تلقی شود مگر آنکه در آن، مشارکت همه جانبه و خود آموزی اجتماعی و مدنی کامل صورت پذیرد. توسعه، باید همه افراد را قادر سازد توانایی های خود را تا بیشترین حد ممکن افزایش دهند.در این میان،افزایش و بهبود مشارکت زنان در سطح اجتماع، از یکسو، برای دیگر بانوان انگیزه ایجاد می کند تا بر کوشش ها و تلاش هایشان بیفزایند و از سوی دیگر، بر سطح کلان برداشت ها و باورهای یک جامعه در کلیت آن، تاثیر مثبت می گذارد.

قابل توجه دوستان

این نوشتار و امارهای ارایه شده دارای  منابع است .در صورتی که دوستان تمایل داشته باشندو در  قسمت نظرخواهی درخواست دهند . منابع به انان ارایه می شود .

 

جبران یا استیضاح!

سرانجام  پس از مدتها بحث و جنجال در باره موضوع وزیر کشور دولت نهم- مجلسیان با برگزاری جلسه استیضاح- آقای کردان را از وزارت خلع کردند.

از جمله محورهای  بحث موافقان استیضاح بی صداقتی  کردان و خدشه دار شدن چهره نظام اعلام شد.اگرچه در این مدت  درباره  موضوع جنجال برانگیزکردان  مطالب بسیاری خوانده یا شنده اید.اما این بار نویسنده مطلب قصد دارد از این مبحث به یک نتیجه اخلاقی برسد.

از همان زمانی که داستان اقای کردان اغاز شد افراد زیادی درباره قبح کار او مطلب نوشتند طومار امضا کردند هشدار دادند اعلامیه صادر کردند جلسه برگزار کردند و حتی لطیفه ساختند.نمی خواهم بر منبر سخن بنشینم  اجازه دهید از خودم شروع کنم براستی ایا  تا کنون درباره قبح برخی کارها و اعمال  خود هم اینگونه واکنش نشان داده ایم .  مثللا "وقتی یکی از دوستان یا  از اعضای  خانواده و فامیل یا یکی از افراد محله با یک حرف دروغ با ابرو  و حیثیت  دیگران بازی می کند با اینکه می دانیم دروغ است نه اعلامیه ای می نویسیم نه هشداری می دهیم نه حتی ...!!! در سطح بالا به طور مثال در خصوص مسئولان و وزرا ابزاری چون سئوال  استعفا و استیضاح وجود دارد و می توان بالاخره جلو ضرر را گرفت اما درباره اعمال روزمره خودمان چه؟!  دروغ- غیبت -تهمت و...!   به قول موافقان استیضاح کردان  حدود ۱۷ میلیون نفر در گوگل موضوع کردان را پی گیری کرده اندو این مطلب میرساند که قبح کار او و هزینه های ان برای نظام جمهوری اسلامی تا چه حد بالا بوده است ای کاش حداقل همین تعداد درباره کارها و اعمال خود بویژه انها که در ارتباط با خلق ا.. است  حساس باشیم  و  بدانیم که روز حسابی هست و قبل از  (خدای نکرده) حضور در جلسه استیضاحی که خدواند در ان روز برای برخی بندگان برگزار می کند خود به محاسبه اعمال خود بپردازیم و اگر گناهی کرده ایم که انشاا.. قابل جبران است تا دیر نشده به فکر جبران باشیم... پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)نیز درباره ارزش محاسبه اعمال به ابوذر غفاری می فرمایند:

 "ای ابوذر! از نفس خود حساب بکش پیش از اینکه از تو حساب کشیده شود. زیرا حسابرسی امروزت بسی آسانتر از حسابی است که فردا از تو خواهند کشید؛ و به نفس خود رسیدگی کن پیش از آنکه در ترازوی سنجش نهاده شوی و برای آن روز بزرگی که کردار ها نمایان می شود، خود را مهیا و آماده ساز؛ همان روزی که اعمال آشکار می گردد و هیچ چیز بر خداوند پوشیده نیست.

ای ابوذر! کسی از گروه پرهیزکاران شمرده نمی شود مگر اینکه از نفس خود حساب کشد، حسابرسی و دقّتی شدید، شدیدتر از حسابی که شریکی از شریک خود می کشد ..."وسایل الشیعه، جلد 16، صفحه ۹۸

تقسیم عادلانه..

 امروز که داشتم مطالب وبلاگهای مختلف رو می خوندم شعری از زنده یاد قیصر امین پور نظرمنو جلب کرد .شما هم بخونید و اگه دوست داشتید نظربدین.

 

تقسیم عادلانه : 

من هم سن و سال پسر تو هستم ،

تو هم سن و سال پدر من هستی. 

پسر تو درس می خواند و کار نمی کند ،

من کار می کنم و درس نمی خوانم . 

پدر من ، نه کار دارد ، نه خانه ،

تو هم کار داری ، هم خانه هم کارخانه . 

من در کارخانه تو کار می کنم .

و در این کارخانه همه چیز عادلانه تقسیم شده است : 

سود آن برای تو ، دود آن برای من.

من کار می کنم ، تو احتکار می کنی .

من بار می کنم ، تو انبار می کنی.

من رنج می برم ، تو گنج می بری . 

من در کارخانه تو کار میکنم .

و در اینجا هیچ فرقی بین من و تو نیست : 

وقتی که من کار می کنم ، تو خسته میشوی ،

وقتی که من خسته می شوم ، تو برای استراحت به شمال می روی ،

وقتی که من بیمار می شوم ، تو برای معالجه به خارج می روی . 

من در کارخانه تو کار می کنم .

و در اینجا همه کارها به نوبت است : 

یک روز من کار می کنم ، تو کار نمی کنی ،

روز دیگر تو کار نمی کنی ، من کار می کنم . 

من در کارخانه تو کار می کنم .

کارخانه تو هر قدر هم بزرگ باشد ،

از کارخانه خدا که بزرگتر نیست .

کارخانه خدا از همه کارخانه ها بزرگتر است . 

در کارخانه خدا همه کارها به نوبت است ،

در کارخانه خدا همه چیز عادلانه تقسیم می شود.

در کارخانه خدا همه کار می کنند . 

در کارخانه خدا ، حتی خدا هم کار می کند

 

 

زنان پس از انقلاب ...!

همانطور که در مطلب پیشین نوشتم زنان به عنوان نیمی از جمعیت بشری، نقش بی بدیلی در فرایند توسعه هر کشور ایفا می کنند اما امارهای جهانی  نشان می دهد انان در وضعیت پایین تری نسبت به مردان قرار دارند.زنان در بخش های مختلف از جمله  آموزش ، استخدام، بهداشت، تغذیه،  سیاست ، زندگی خانوادگی و آزادیهای فردی و اجتماعی با تبعیض های گوناگون روبرومی شوند واین موضوع باعث شده است  زنان در مقایسه با مردان از فرصت کمتری برای توسعه  و پیشرفت خود و  اجتماع برخوردار شوند.زنان ایران هم که بر اساس اسناد و شواهد تاریخی در پیروزی انقلاب اسلامی (1357/1979) نقش به سزایی ایفا نمودند طی سی سال پس از پیروزی انقلاب  هنوز نتوانسته اند به جایگاه در خور و شایسته دست یابند.

 همانگونه که می دانیدپس از انقلاب اسلامی نظام ایران بر اساس ایدئولوژی اسلام استوار و قانون اساسی به عنوان مهمترین سند میثاق ملی بر مبنای بینش و جهان بینی اسلامی تدوین شد. تعدادی از اصول قانون اساسی ایران از جمله اصل های( 2،3،29،28و 30) تفاوتی بین زن و مرد قایل نشده است به طور مثال بند هشتم از اصل سوم قانون اساسی به مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اشاره می کند و هیچ تبعیضی بین زن و مرد قایل نمی شود.همچنین، اصل 21 قانون اساسی که به حقوق زنان مربوط می شود دولت را موظف کرده است از حقوق زنان در تمامی جوانب و سطوح قانون اساسی حمایت کند.علاوه براین اصل که به طور صریح بر حفظ حقوق اجتماعی زنان تاکید می کند، اصل بیستم قانون اساسی نیز همه افراد اعم از زن و مرد را بطور یکسان در حمایت قانون قرار می دهد و می گوید همه افراد جامعه با رعایت موازین اسلامی از حقوق انسانی ،سیاسی،اقتصادی و فرهنگی برخوردارند. در آیات متعدد قرآن مجید نیز بر ارزش و اهمیت زن و رعایت حقوق انسانی او تاکید شده است. به طور مثال، در آیه 13 سوره حجرات تفاوتی بین زن و مرد جز در تقوا دانسته نشده است .از دیدگاه این کتاب آسمانی زن و مرد از یک نفس واحد برخوردارند و هر گاه در قران واژه انسان به کار رفته است مراد از آن نوع انسان است که از زن و مرد تشکیل شده است.

اگر چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون دولتمردان و برنامه ریزان با تاکید بر موازین اسلامی و اصول مترقی قانون اساسی، به منظور توسعه  کمی و کیفی حضور زنان در عرصه های مختلف برنامه های متعددی طرح ریزی کرده اند اما آمارها نشان می دهد به زنان به عنوان نیروی بنیادی در فرایند توسعه و تعالی کشور توجه کافی نشده و آنگونه  که شایسته است از سهمی متناسب و همخوان با کارویژه هایشان در ساختار قدرت اجتماعی برخوردار نشده اند.

در مطالب آینده با توجه به برخی آمارها به بررسی وضعیت زنان در کشور می پردازیم.

 

زنان - سیاست -اماها و اگرها؟!

تداوم دموکراسی مبتنی بر مشارکت است و اغلب صاحبنظران در این که افزایش مشارکت شرط ضروری رشد سیاسی است متفق القولند. در این میان مشارکت اجتماعی و سیاسی  زنان به عنوان نیمی از جامعه بشری در استحکام و تداوم دموکراسی نقش بسزایی ایفا می کند. 

در واقع حضور وسیع زنان و سهیم شدن آنان در عرصه های نام برده شده از نشانه های سلامت دمکراسی و بخش کامل و جدانشدنی از حقوق انسانی زنان به عنوان نیمی ازنیروی بالقوه هر جامعه محسوب می شود .همچنین در  بیانیه  چهارمین کنفرانس جهانی زن(1374/1995)  که از مهمترین و گسترده ترین کنفرانس های جهانی در خصوص زنان به شمار می رود و ایران نیز به عنوان یکی از اعضای شرکت کننده، آن را امضاء  نمود، تاکید شده است بدون مشارکت فعال و گنجاندن دیدگاه زنان در تمام سطوح تصمیم گیری، اهداف برابری، توسعه و صلح قابل دستیابی نخواهد بودFWCW1995:ماده 181).

با توجه به این مقدمه  قصد دارم در چندین بخش به  موضوع اهمیت مشارکت و حضور  زنان در سیاست و موانع و چالشهایی که زنان با آنها دست و پنجه نرم می کنند بپردازم. امید که شما بزرگواران نیز با ارایه نظرها و پیشنهادهای خو د در این مبحث شرکت نمایید.

حق انتخاب...

با وجود اینکه حدود هشت ماه تا دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی است اما نسیم انتخابات زودتر از موعد مقرر در ایران رو به وزیدن گرفته است. از شخصیتها- آگاهان- صاحبنظران-سیاستمداران – محیطهای علمی و دانشگاهی گرفته تا رسانه های گروهی -سایتها ،وبلاگها ،محافل  عادی و خانوادگی چه در داخل و چه در خارج از کشور- هر یک به سهم و نظر خویش  به گمانه زنی و پیش بینی درباره  انتخابات آینده و اوضاع سیاسی  کشور پس از انتخاب رییس جمهور احتمالی می پردازند.

برخی از بودن در صحنه میگویند ،برخی از نبودن ، گروهی بی تفاوتی را پیشه کرده اند، جمعی خود را به به  خواب و بی خیالی زده اند و گروهی هم  هنوز  نمی دانند در پی چه هستند ؟ چه میخواهند ؟-و اصولا" نمی دانند مقصود چیست و مقصد کدام است..؟!!  برخی هم  مانده اند میان این همه انتخاب جورواجور کدام را انتخاب کنند!!

از طرفی پر واضح و مبرهن است که  همه ادمها حق انتخاب دارند حق انتخاب خوب ، حق انتخاب بد ،حق انتخاب شکست ، حق انتخاب پیروزی و حق انتخاب هر انچه که انتخاب کنند!  اما همه انهایی که ایرانی هستند  هر کجای این گیتی که زیست میکنند  بدون شک به ایرانی آبا د ، سرافرازو پیروزمی اندیشند:

 پس  انتخاب من انتخاب تو ، انتخاب ما ، انتخاب ایران سربلند ما

ای ایران ای مرز پر گهر
ای خاكت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان 

 

 

 

به که واگذارم می کنی...!!!

ماه رمضان لحظه به لحظه به روزهای پایانی خودش نزدیک می شه گویی این روزها آدمی برای  حرف زدن و مناجات با خدا حریص تر می شه دوست داری  یه کنج خلوتی گیر بیاری  و با خدای مهربون راز و نیاز کنی و حرفهایی که به هیچ کس نمیتونی بگی فقط به "او" بگی .

براستی که در این لحظه های عرفا نی، مناجاتی زیباتر از مناجات زینت عبادت کنندگان امام سجاد(ع) نمیتوان یافت بخشی از مناجات آن حضرت را که از صحیفه سجا دیه انتخاب کردم تقدیم شما  مهربانا ن  میکنم.

( التماس دعا)

خدایا به که واگذارم میکنی ؟...به سوی که می فرستی ام؟ به سوی آشنایان و نزدیکان تا از من روی بگردانند یا به سوی غریبان تا گره در ابرو بیفکنند و مرا از خویش برانند؟- یا به سوی آنانکه ضعف مرا می خواهند و خواری ام را طلب می کنند؟!

من به سوی دیگران دست دراز کنم ؟! در حالی که خدای من تویی و تویی کارساز و زمامدار من.من شکوه از غربت و تنهایی ام را به دامن تو می ریزم و در آستان تو می گریم و شکایت کارگزاران را به درگاه تو می آورم .پس فقط روی غضبت را به من منمایان و خشمت را بر من فرو مریزکه باک من تنها از خشم توست و از هیچ کس جز تو نیست.

ای آنکه با حلم خویش از گناهان بزرگ می گذری ، ای آنکه بنده را به گناه رسوا نمی کنی. ای آنکه با زلال عفو خویش لکه های ننگ بندگان را شستشو می دهی ... تویی توشه و توان سختی هایم !.تویی همدم تنهایی هایم! تویی فریاد رس غمها و غصه هایم! تویی پشت و پناهم در هجوم بیرحم مشکلاتم! تویی تنها امیدم و پناهگاهم در محاصره اندوه و غربت و خستگی...! ای کسی که هر چه دارم از توست و از کرامت بی انتهای تو!- مرا یاور باش دستم را بگیر و در فراز و نشیب ها ، تنهایم مگذار...(یا رب العالمین)